نام ناشر | کتاب آوا |
نام مولف | |
سال انتشار | 1397 |
نوبت انتشار | 1 |
قطع کتاب | وزیری شومیز |
تعداد صفحه | 268 |
تیراژ | 1000 |
شابک | 9786003464858 |
قواعد فقهی و حقوقی مربوط به مسئولیت را از حیثکارکرد میتوان به دو گروه تقسیم نمود: گروه اول قواعدی هستند که در رابطه با علل و اسباب، موجبات، نحوه تسهیم و تقسیم مسئولیت میان عوامل و اسبابزیان و چگونگی جبران زیان متضرر گفتگو میکند؛ گروه دوم قواعدی هستند که به صورت خاص و استثنایی، از علل و اسباب رفع ضمان و فقدان مسئولیت حقوقی بحث مینماید. این دسته از قواعد حقوقی «مسقطات ضمان» نامیده میشوند. «قاعده احسان» از قواعد مهم حقوقی اسلامی و از جمله قواعد دسته دوم و رافع ضمان محسوب میشود. یعنی احسان و داشتن انگیزه خیرخواهی و خدمت به دیگری هر چند منجر به ورود زیان مالی یا جسمی گردد، باعث میشود که نیکوکار، بازخواست و محکوم به جبران خسارت نگردد.
رفع ضمان و عدم مسئولیت نیکوکار، پاسخی حقوقی به نیازی اجتماعی و برای تشویق و ترغیب افراد اجتماع به تعاون و همکاری در امور خیر و برانگیختن حس نوعدوستی وضع شده است و با ضوابط و شروطی معین، افراد خیر اندیش و نیکوکار مورد حمایت قانونی قرار میگیرند. در نظام حقوقی کامنلا، نیز قاعده ای باعنوان Good Samaritan (یاریرسان نیکوکار) با عمکردی مشابه با قاعده احسان وجود دارد. در تحقیق حاضر، قاعدههای موصوف به روش تطبیقی تجزیه و تحلیل شدهاند. از تعاریفی که در فقه برای احسان اصطلاحی بیان شده هیچکدام، جامع و گویای تمام ابعاد و زوایای فقهی و حقوقی موضوع نیست. در این کتاب احسان در اصطلاح فقهی اینگونه تعریف شده است:
«ایصال النفع الی الغیر او دفع الضرر عنه تبرعا ولا علی وجه الاستحقاق مع القصد الی کونه احسانا مع تعریه من وجوه القبح».
یعنی احسان عبارت است از رساندننفع به دیگری یا دفع ضرر از وی بهصورت رایگان و تبرعی با قصد و انگیزه خیرخواهی با وصفی که محسنالیه استحقاق (حق مطالبه) آن را نداشته باشد و عمل محسن نیز خالی و عاری از هرگونه زشتی و قبح باشد. اساسیترین ارکان احسان یعنی؛ قصد و انگیزه خیرخواهی، ایصال نفع، عاری بودن عمل از هرگونه زشتی و عیب، عدم استحقاق غیر در تعریف
مذکور لحاظ گردیده است. اصطلاح «گودساماریتان» Good Samaritan)) از حکایتی در انجیل لوقا از قول حضرت عیسی«ع» نقل شده و اثر آن مانند قاعده احسان «اسقاط ضمان» است. در ترجمه و انتخاب معادل فارسی آن بین مولفان حقوقی وحدت نظر وجود ندارد: «آدم نیکوکارنوع دوست»، «سامری خوب و یاری رسان خوب»،«انسان نوع دوست »، «سامری نیکو» و «شومرونی» در نوشتههای حقوقی فارسی به کار رفته است. باتوجه به منشاء تاریخی ،کارکرد و اثر آن در حقوق کامن لا و شباهت و قرابت معنایی آن با قاعده احسان، «یاری رسان نیکوکار» معادلی مناسب تر به نظر میرسد. در منابع مربوط، Good Samaritan «یاریرسان نیکوکار» این طور تعریف شده:
اصل و ضابطهایحقوقی است که براساس آن، اگر شخصی درهنگام تلاش برای کمک به دیگری که درمعرض خطر قریبالوقوع قرار گرفته، مرتکب رفتاری شود که سبب صدمه غیر گردد، و شخص آسیب دیده علیه شخصی که غفلت و سهلانگاری او باعث ایجاد خطر شده اقامه دعوی کند، چنین شخصی مسئول نخواهد بود مگر این که اقدام او اقدامینامتعارف یا عملیات امدادی در شکلی نامتعارف صورت گرفته باشد. مبانی و دلایل اعتبار قاعده احسان به آیات قرآن کریم، احادیث و روایات (سنت)، عقل و سیره خردمندان، اجماع و اتفاق نظر فقها و قانون موضوعه برمیگردد. مبانی قاعده گودساماریتان (یاری رسان نیکوکار) در حقوق کامنلا، به تعالیم حضرت عیسی(ع)، توجیهات فلسفی، اجتماعی و عقلی با عنوان؛ عدالت توزیعی، مثبتگرایی قانونی، عقل، مراقبت اجتماع وکمک اضطراری بازمیگردد. دو مبنای مذهبی و عقلی در هردو قاعده مشترک هستند. هرچند که مبنای عقلی در کامن لا به روش عقلا نزدیکتر است تا مبنای عقلی در قاعده احسان. سایر توجیهات و مبانی مذکور در کامن لا با مبانی حقوقی ایران نیز تضادی ندارد و قابلیت پذیرش دارند.
و ....